- به سر بردن
- بجا آوردن عهد، وفای بعهد، وفا کردن
معنی به سر بردن - جستجوی لغت در جدول جو
- به سر بردن
- به پایان رسانیدن، روز گذرانیدن، سازگاری کردن
- به سر بردن ((بِ سَ بُ دَ))
- گذراندن، به جا آوردن وعده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تمام شدن
پایان دادن، به آخر رسانیدن
آخر شدن، بپایان آمدن، بسر رسیدن
به سر رسیدن، به پایان رسیدن
حمل کردن چیزی تا بمقصد بردن تا بانتها، بجا آوردن وعده ایفای بعهد، گذراندن زمان سپری کردن وقت روزگار گذراندن، غمخواری کردن، موافقت کردن سازگاری کردن