جدول جو
جدول جو

معنی به سر بردن - جستجوی لغت در جدول جو

به سر بردن
بجا آوردن عهد، وفای بعهد، وفا کردن
تصویری از به سر بردن
تصویر به سر بردن
فرهنگ لغت هوشیار
به سر بردن
به پایان رسانیدن، روز گذرانیدن، سازگاری کردن
تصویری از به سر بردن
تصویر به سر بردن
فرهنگ فارسی عمید
به سر بردن
((بِ سَ بُ دَ))
گذراندن، به جا آوردن وعده
تصویری از به سر بردن
تصویر به سر بردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به سر آمدن
تصویر به سر آمدن
تمام شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به سر آوردن
تصویر به سر آوردن
پایان دادن، به آخر رسانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از به سر شدن
تصویر به سر شدن
آخر شدن، بپایان آمدن، بسر رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به سر شدن
تصویر به سر شدن
به سر رسیدن، به پایان رسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از به سر شدن
تصویر به سر شدن
((~. شُ دَ))
به پایان رسیدن، تمام شدن
فرهنگ فارسی معین
حمل کردن چیزی تا بمقصد بردن تا بانتها، بجا آوردن وعده ایفای بعهد، گذراندن زمان سپری کردن وقت روزگار گذراندن، غمخواری کردن، موافقت کردن سازگاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسر بردن
تصویر بسر بردن
((~. بُ دَ))
گذراندن، سپری کردن وقت، بردن تا به انتها
فرهنگ فارسی معین